درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
  • جی پی اس موتور
  • جی پی اس مخفی خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان az adame bi mareft mo0tenaferam و آدرس soogoli.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 23
بازدید هفته : 113
بازدید ماه : 207
بازدید کل : 21236
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 57
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


ساعت
az adame bi mareft mo0tenaferam




همین که هستی . . . همین که در سرای دلم راه میروی . . .
همین که گاهی پناه واژه هایم میشوی . . .
کافیست برای یک عمر آرامش . . .

عشق من . . .
برایمن مهر در نگاه توست . . .
نه اول پائیز . . .

به همه چیز عادت می کنیم

به داشته ها و نداشته هایمان

خیلی طول نمی کشد که

جلوی آینه زل بزنی به خودت

موهایت را کنار بزنی

و با خودت بگویی

اصلا مگر داشتی اش

مگر از اول بود ؟!

که بودن و نبودنش مهم باشد …



سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:, :: 23:5 ::  نويسنده : soogoli

ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ... ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ ! ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ... ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ به ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ !

 

عشق من . . .

خیالت را می فرستی در رویاهایم ک چه شود ؟ هی نبودنت را به رخم بکشی . . . ؟

 



سه شنبه 26 آذر 1392برچسب:, :: 22:56 ::  نويسنده : soogoli

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا، دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را… این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند! فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش… شروع می‌کنی به خرج کردنشان! توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟ بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها! سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری… اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند نویسندشو نمیدونم کیه. ولی دلمو تکون داد



چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : soogoli
خویش را باور کن
هیچکس جز تو نخواهد آمد
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
شعله ی روشن این خانه تو باید باشی
هیچکس چون تو نخواهد تابید
چشمه ی جاری این دشت تو باید باشی
 
هیچکس چون تو نخواهد جوشید
سرو آزاده ی این باغ تو باید باشی
هیچکس چون تو نخواهد رویید
باز کن پنجره صبح آمده است
در ِ این خانه ی رخوت بگشای
باز هم منتظری؟!
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
و نمی گوید برخیز که صبح است، بهار آمده است
 
خانه خلوت تر از آن است که میپنداری
سایه سنگین تر از آن است که میپنداری
داغ، دیرین تر از آن است که میپنداری
باغ، غمگین تر از آن است که میپنداری
ریشه ها می گویند
ما تواناتر از آنیم که میپنداری
 
هیچکس جز تو نخواهد آمد
هیچ بذری بی تو
روی این خاک نخواهد پاشید
خرمنی کوت نخواهد گردید
هر کجا چرخی بی چرخش تو
هر کجا چرخی بی چالش و بی خواهش تو
بی توانایی اندیشه و عزم تو نخواهد چرخید
اسب اندیشه ی خود را زین کن
تک سوار سحر جاده تو باید باشی
 
و خدا می داند
که خدا می خواهد تو "خودآ"یی باشی بر پهنه ی خاک
نازنین!
داس بی دسته ی ما
سال ها خوشه ی نارسته ی بذری را می چیند
که به دست پدران ما بر خاک نریخت
کودکان فردا
خرمن کشته ی امروز تو را می جویند
خواب و خاموشی امروز تو را
در حضور تاریخ، در نگاهفردا
هیچکس بر تو نخواهد بخشید
 
باز هم منتظری؟!
 
هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید
و نمی گوید برخیز که صبح است، بهار آمده است
تو بهاری آری
 
خویش را باور کن


چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: 13:51 ::  نويسنده : soogoli

تو را دوست مـــــــــــــــــیدارم ...

 

 

چه فرق مى کند که چــرا !؟

 

یا از چـــــــــــــــــــــــه وقــــــــــت ... !

 

یا چـــــــــــــــــــــــــــطـور شـد کــــــــــه ... !

 

چه فـــــــــرق مــــــــــــــــیکند ؟!

 

وقتى تو بــــــــایـد باور کنى ... که نـــــــــمى کنى !

 

و من بـــــــــــایـد فـرامـوش کنم ... که نـــــــــــــــمى کنم 

 



چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: 13:42 ::  نويسنده : soogoli

تو را دوست مـــــــــــــــــیدارم ...

 

 

چه فرق مى کند که چــرا !؟

 

یا از چـــــــــــــــــــــــه وقــــــــــت ... !

 

یا چـــــــــــــــــــــــــــطـور شـد کــــــــــه ... !

 

چه فـــــــــرق مــــــــــــــــیکند ؟!

 

وقتى تو بــــــــایـد باور کنى ... که نـــــــــمى کنى !

 

و من بـــــــــــایـد فـرامـوش کنم ... که نـــــــــــــــمى کنم 

 



چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: 13:42 ::  نويسنده : soogoli
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
شاخ نذار بهر کسی :))
بعضیا اینقد خوش شانسن که حتی سایشون هم انتقامشونو میگیره !
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
آشپزی آقایون :|
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 اینجاست که میگن جفت پا میام تو صورتت  :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
کاملا ضد سرقت
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
خدایی شباهتو دارین !؟ من که کف زمینم :))))
 گربه قطبی ! ^.^
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 کلیپس ماهی :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
جدا از ترسش ، خیلی خوشگله لامصب
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
دنیای وارونه !
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
پایان ترم … دانشجو و استاد ، در حال استماس برای نمره :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 ابتکار و خلاقیت در همه زمینه ها :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
منم هیچی نمیگم …. :|
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
خدا نصیبتون نکنه ! O.O
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 از کوچیکی سعی کنین به همه چی توجه کنین !
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
آدم باید دلش پاک باشه واقعا !
براق هم باشه که بهتر :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
حالا حالاها مونده به تکنولوژی ما برسن ! ^.^
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 مامانش گفته برو بیرون بازی کن :|
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 قص گردن ! :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
تبلت های زمان ما :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
تفاوت گوشی های نسل قدیم و جدید !
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
حیف این محاسبه انیشتین زمانه رو نبینید :))
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
چرخه شکار ! از نگاهی دیگر :D
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
چرخه باران ^.^
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی
 
 اینکه میگن آسفالتو کَند ، ینی این !
عکس های خنده دار از سوژه های داغ جهانی


چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: 13:27 ::  نويسنده : soogoli

دلم میخواست با جادویی خوابت را ببینم نه که در خواب ببینمت بلکه راهی داشتم به دنیای رویای تو تا ببینم تو هم آیا خواب مرا می بینی؟

متن عاشقانه عکس عاشقانه

کنــــارم کهـ هســـتی ..,

زمــــان هــــم مثـــل مـــن دســتپاچهـ می شود

عقـــربهـ هـــا دو تـــا یکی می پـــرند..

امـــاهـــمین کهـ می روی

تـــاوان دستپاچگی هـــای ساعتــــ راهـــم مـــن می دهـــم..!

جـــــانم را می گیـــرند…

ایـــن ثـــانیهـ هــــای بی تــــو……..

 

متن عاشقانه عکس عاشقانه

 



چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, :: 23:36 ::  نويسنده : soogoli

نیلوفر من:

با نگاهت در خوشی غرق می شوم ، 

 و با صدایت به دیار آشنایی سفر می کنم.   

 کمند گیسوانت اسب سرکش روحم را به اسارت می کشد.

ندانم طنین کوهساران را ،

یا صدای پر خروش چشمه ساران را ،  

یا صدای  پای تک تک یاران را ؛ 

کدامین را به تو هدیه کنم.



چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, :: 23:18 ::  نويسنده : soogoli

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد

               طلب عشق ز هر بی سر و پائی نکنیم



چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, :: 23:17 ::  نويسنده : soogoli

به نامردی نامردان قسم خوردم

که نامردی کنم در حق نامردان



چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, :: 23:9 ::  نويسنده : soogoli

به نام کلام دروغین عشق

چند وقتی بود که میخواستم برای تو درد این قلبی را که شکستی و رفتی بنویسم

اما تا میخواستم بنویسم قطره های اشکم بر روی کاغذ میریخت

و نمی توانستم آنچه را که میخواهم بر روی صفحه کاغذ

خیس بنویسم.حالا دیگر یک قطره اشک نیز در چشمانم نمانده و

همان قلب شکسته ام تنها یادگار از عشقت به جا مانده

قلبی که یک عالمه درد دارد ، دردی که مدتهاست دامنگیرش شده است.

از آن لحظه ای که رفتی در غم عشقت سوختم و با لحظه های تنهایی ساختم.

نمی توانستم از او که مدتها همدل و همزبانم بود جدا شوم ،

اما تو رفتی و تنها یک قلب شکسته سهم من از این بازی عشق بود

یک بازی تلخ که ای کاش آغاز نمیکردم تا اینگونه در غم پایانش بنشینم

تو که میخواستی روزی رهایم کنی و چشمان بی گناهم را خیس کنی

چرا با من آغاز کردی!

مگر این قلب بی طاقت و معصوم چه گناهی کرده بود

گناهش این بود که عاشق شد و تو را بیشتر از هر کسی ، از ته دل دوست داشت

اینک که برای تو از بی وفایی هایت مینویسم انگار آسمان چشمانم دوباره ابری شده

و در قحطی اشک دوباره میخواهد ببارد.اما من مینویسم

مینویسم که یک قلب را شکستی ، و زندگی ام را تباه کردی.

کاش می دانستی چقدر دوستت داشتم ،

کاش می دانستی شب و روز به یادت بودم و از غم دوری ات با

چشمان خیس به خواب عاشقی می رفتم.

نمی دانی چه آرزوها و رویاهایی را با تو در دل داشتم.می خواستم عاشقترین باشم ،

برای تو بهترین باشم ، یکرنگ بمانم و یکدل نیز از عشقت بمیرم.

آن زمان که با تو بودم کسی نام مرا صدا نمیکردم ،

همه به من میگفتند ((دیوانه)).آری من دیوانه بودم ، یک دیوانه ساده دل.

دیوانه ای که اینک تنهای تنهاست و از غم جدایی ات روانی شده است.

این را بدان نه تو را نفرین کردم ، و نه آرزوی خوشبختی برایت کردم.

این روزها خیلی احساس تنهایی میکنم ،

راستش را بخواهی هنوز دوستت دارم اما

دیگر دلم نمیخواهد حتی یک لحظه نیز با تو باشم.

خیلی دلم میخواهد فراموشت کنم اما نمی دانم چرا نمی توانم

دلم برای لحظه های با تو بودن تنگ شده و یاد آن لحظه ها قلب شکسته ام را میسوزاند.

و این بود سرنوشت من و تو! چه بگویم که هر چه بگویم دلم بیشتر می سوزد .

نیستی که ببینی اینجا زندگی ام بدون تو بی عطر و بوست ، بی رنگ و روست.

هر چه نوشتم درد این قلب دیوانه من بود ، نمیخواستم بنویسم از تو ، اما قلبم نمیگذاشت.

بهانه میگرفت ، گریه می کرد ، میگفت بنویس تا بداند چه دردی دارم.

انگار دوباره کاغذم از قطره های اشکم خیس شده ،

دیگر قلمم برای روی کاغذ خیس نمی نویسد.

خواستم بنویسم که خیلی بی وفایی.



چهار شنبه 13 آذر 1392برچسب:, :: 22:12 ::  نويسنده : soogoli
پسره با چهل سانت دور بازو یه لیوان آب دست مادرش نمیده بعد میره واسه تشنه لبان روز واقعه زنجیر میزنه! ای خداااااااااااااااااا

سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:, :: 19:8 ::  نويسنده : soogoli

کودکی با پای برهنه روی برف ها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد.

زنی در حال عبور او را دید و دلش سوخت، او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت: مواظب خودت باش!

کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم.

کودک گفت: می دانستم با او نسبتی دارید!



سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:, :: 19:5 ::  نويسنده : soogoli

 

حال و روز این روز های قلب تنهام ...

چه سخت میگذرد این روزها ...

 

این روزها که قرار است از تو که همه رویا و عشقم بودی ...

توی خیالم یه ادم معمولی بسازم ...

چه قدر سخته که از این به بعد وقتی اسمت میاد ...

باید خودم رو به بی تفاوتی بزنم ... تا همه فکر کنن فراموشت کردم ...!!!

ولی فقط خدا می دونه هنوزم با شنیدن اسمت دلم میلرزه ...

مگه میشه به این راحتی چند سال زندگی و کلی خاطره که داشتیم و نداشتیم رو فراموش کنم ؟!

خدایا چی میشد ارزو های هیچ کسی تبدیل به ای کاش ها تو زندگیش نمیشد ؟!

بعد تو قراره سهمم از زندگی هزار و یک ای کاش بشه ...!!!

ولی اگه قیمت شادی تو حسرت قلب منه ...

با اشتیاق هر چه تمام اشک می ریزم با دیدن خوش بودنت با دیگری !!!

فقط قول بده همیشه بخندی و شاد باشی ...

دیدن غمت داغون تر میکنه این دل تنهام رو ... !!! باور کن ... !!!

خدا جونم به حرمت این قلب تنهام ... مواظب عشقم باشیا ... فقط به خودت میسپارمش ... !!!

مراقب قلب مهربونش باش که یه وقت نشکنه !!!

 

نایت.jpg

احساس امنیت یک دختر ...

زیر باران اگر دختری را سوار کردید جای شماره به او امنیت بدهید… او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه به مقصد مورد نظرتان! در تاکسی خودتان را به در بچسبانید نه به او! بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه خلوت میبیند احساس امنیت کند نه احساس ترس!!!!

خوشحالی ... بی من !!!!

همیشه بهت میگفتم میخوام خوشحالت کنم ...

 

چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت نبودن منه ... ؟؟!!

 

163.jpg

 



سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, :: 18:57 ::  نويسنده : soogoli