درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
az adame bi mareft mo0tenaferam
R.Ghasemi
End is not the end. In fact E.N.D. is "Effort Never Dies" and
If you get NO in answer remember N.O. is "Next Opportunity".
So always be positive in life !!!
پسره ۱۴ سالشه از ساعت ۱۲ شب تا ۷ صب با دوس دخدرش تلفنی حرفای خاک بر سری میزنه... مام پروژه ۴ ماه میذاشتیم تا شماره تلفن خونه طرفو پیدا کنیم پروژه ی ۲ ماهه تا یه تلفن عمومی پیدا کنیم که تو دید آشنا نباشه... پروژه بعدی ۳ ماهه بود واسه خود باوری و اعتماد به نفس کاذب ۴ماه طول میکشید تا اتفاقی خودش گوشیو برداره آخرشم که بر میداشت تا میگفت "الو، بله بفرمایید؟!" زاااارت گوشیو میذاشتیم ۶۵۷ رنگ عوض میکردیم
دهه 50 زن گرفتن، بچه دار شدن، پس فردا نوه دار میشن !
دهه 70 هم بیش فعالن همشون ازدواج کردن !
چه رازی داره این دهه 60 ! نه زن میگیرن نه شوهر میکنن
شماها يادتون نمياد!!!!! . . . . . . . . اگه تو کيف دختراي دهه 60تي آينه پيدا ميشد، فرداش بايد پدر و مادرشونو ميبردن مدرسه
مامور دروازه جهنم: هی تو بشر بیا اینجا
آدم: چیه؟
مامور: چیه تریپ برداشتی؟ میدم سرب داغ بریزن تو حلقت!!
آدم: بده بریزن زودتر..
مامور : دِپ میزنی؟؟ قضیه چیه؟ مشخصات بده؟
آدم: دهه ی 60 متولد ایران...
مامور: ببخشید دادا شرمندتم!!! الان میگم بفرستنت بهشت اشتباهی شده! معذرت میخوام خدا منو ببخشه..
آدم: بیخیال همه زندگیمون اشتباه بود! چیزی نشده رفیق! خسته نباشی
و آدمو میبرن بهشت و مامور جهنم میگه: دمشون گرم این ایرانیای دهه ی شصتی چه معرفتی دارن بخدا... طفلیا با اینهمه زجری که کشیدن از هیچی عقده ندارن!
ﺍﺯ ﺩﻫﻪ 50ﺑﻪ ﻗﺒﻞ: اقدس / ﺍﮐﺮﻡ/ ﻣﻠﻮﮎ/ ﺑتوﻝ/ ﮐﻮﮐﺐ/ ﺳﮑﯿﻨﻪ/ ﻓﻮﺯﯾﻪ / خدیجه / عصمت / رباب
ﺩﺭ ﺩﻫﻪ 60: ﺯﻫﺮﺍ/ ﻓﺎﻃﻤﻪ/ زینب / ﺣﺪﯾﺚ / سهیلا / ﻟﯿﻼ / ﺳﻤﯿﻪ / محبوبه / افسانه
ﺩﺭ ﺩﻫﻪ 70: ﻫﺎﻧﯿﻪ / مینا / ﺁﺭﺯﻭ / ﻣﺮﯾﻢ / ﺳﺎﺭﺍ / ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ / ﮐﯿﻤﯿﺎ / ﺁﺗﻨﺎ
ﺩﺭ ﺩﻫﻪ 80: / ژابیز / ﺁﯾﺴﻮﺩﺍ / ﮊﯾﻨﻮﺱ / ﺳﯿﻨﻮﺱ / ﮐﺴﯿﻨﻮﺱ / ﭘﺎﻧﯽ / ﺷﺎﺩﻧﻮﺵ / ﭘﺎﺭﺳﯽ ﮐﻼ / ﺯﻣﺰﻡ / دلستر / آپادیپا ...
ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩ ﺩﻫﻪ 90 ﺑﺮﺳﻪ ..
ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ۱۱۸
ﮔﻔﺘﻢ :ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺭﻭ ﻟﻄﻒ ﮐﻨﯿد ﺍﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩ ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﮕﯿﺪﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﻭﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ ﺗﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺍﺑﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ؟ بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم که وقتی روشنش میکردیم رسما رم میکرد و علاوه بر صدا و ویبره، میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه
. . . . بعد بابام همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره. دقیقن حس اون کارگرایی رو داشتم که آسفالت رو سوراخ میکنن زندان : شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با (البته محض اطلاع منم یادم نمیادهاااااااااااا خخخخخخخخخخخخخخخ) پسرها : ۱ - با ماشین میرن سراغ بانك، پارك میكنن، میرن دم دستگاه عابر بانك ۲- كارت رو داخل دستگاه میذارن
۳- كد رمز رو میزنن و مبلغ درخواستی رو وارد میكنن
۴- پول و كارت رو میگیرن و میرن
دخترها: ۱- با ماشین میرن دم بانك ۲- توی آینه آرایششون رو چك میكنن
۳- به خودشون عطر میزنن
۴- احتمالا" موهاشون رو هم چك میكنن
۵- توی پارك كردن ماشین مشكل پیدا میكنن
۶- توی پارك كردن ماشین خیلی مشكل پیدا میكنن
۷- بلاخره ماشین رو پارك میكنن و میرن دم دستگاه عابر بانك
۸- توی كیفشون دنبال كارتشون میگردن
۹- كارت رو داخل دستگاه میذارن، كارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه
۱۰- كارت تلفن رو میندازن توی كیفشو
ن ۱۱- دنبال كارت عابر بانكشون میگردن
۱۲- كارت رو وارد دستگاه میكنن
۱۳- توی كیفشون دنبال تیكه كاغذی كه كد رمز رو روش یادداشت كردن میگردن
۱۴- كد رمز رو وارد میكنن
۱۵- ۲ دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن
۱۶- كنسل میكنن
۱۷- دوباره كد رمز رو میزنن
۱۸- كنسل میكنن
۱۹- به دوست پسرشون زنگ میزنن كه طریقهء وارد كردن كد صحیح رو براشون بگه
۲۰- مبلغ درخواستی رو میزنن
۲۱- دستگاه ارور (خطا) میده
۲۲- مبلغ بیشتری رو درخواست میكنن
۲۳- دستگاه خطا میده
۲۴- بیشترین مبلغ ممكن رو درخواست میكنن
۲۵- انگشتاشون رو برای شانس روی هم میذارن
۲۶- پول رو میگیرن
۲۷- برمیگردن به ماشین
۲۸- آرایششون رو توی آینه چك میكنن
۲۹- توی كیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن
۳۰- استارت میزنن
۳۱- پنجاه متر میرن جلو
۳۲- ماشین رو نگه میدارن
۳۳- دوباره برمیگردن جلوی بانك
۳۴- از ماشین پیاده میشن
۳۵- كارتشون رو از توی دستگاه عابر بانك برمیدارن
۳۶- سوار ماشین میشن
۳۷- كارت رو پرت میكنن روی صندلی كنار راننده
۳۸- آرایششون رو توی آینه چك میكنن
۳۹- احتمالا یه نگاهی هم به موهاشون میندازن
۴۰- راه میفتن و میندازن توی خیابون اشتباه
۴۱- برمیگردن
۴۲- میندازن توی خیابون درست
۴۳- پنج كیلومتر میرن جلو
۴۴- ترمز دستی رو آزاد میكنن ( میگم چرا انقدر یواش میره ها )
۴۵- به حركت ادامه میدن
![]() ![]()
![]() ![]() |